لغو رسمی آپارتايد درافريقای جنوبی به معنای پايان آپارتايد نيست!
ص. وفا ص. وفا

  مبارزه عليــه آپارتايدApartheid( تبعيض نژادی) ازآوان ايکه اين پديدهء شوم ونکبتبار ظهور نموده است کماکان ادامه دارد.

    21 مارچ هر سال مصادف است به روز جهانی مبارزه با تبعيض نژادی ( آپارتايد) که در بسا نقاط  گيتی به همين بهانه پاليسی هـــــا وسياست دول امپـــرياليستی وسرمايه داری مبنی بر محروم گردانيدن انسانها از حقوق سياسی ومدنی، اقامت اجباری در محلات معين ودر مجموع نقض صريح وآشکار حقوق بشری، نژاد پرستی، استثمـــــار واشکال تازه آن محکوم وتقبيح ميگردد.

پس منظر قضيه:

  حزب ملی افريقای جنوبی که پس ازجنگ جهانی دوّم درسال 1948 قدرت سياسی را در اين کشور بدست گرفت، سياست جدا سازی نژدای را در محراق توجه قرار داد، در دهــه های پنجاه، شصت، هفتاد و هشتاد همچنان ادامه يافت، در افريقای جنوبی علی الرغم آنکه اقليت سفيد پوستان از سطح بالای زنده گی قاره افريقا که همسان با کشورهای غربی بود، برخوردار گشته بودند، اکثريت سياه پوستان از هر لحاظ چون درآمد، تحصيل وحتا ورود به ادارات دولتی مورد تبعيض قرار داشتند که در نتيجه سياه پوستان،هنــــدی ها يا رنگين پوستان افريقايی بشمول باشنده گان گنيا وتانزانيا همه وهمه به عنـــــوان شهروندان درجه آخر تنزيل يافتند.

  مبارزه عليه آپارتايد تاريخ طولانی ومشحون از فرود وفراز دارد، اعتصابها، راهپيمايی ها، اعتراضهای سازمانيافته بوسيله احزاب وسازمانهای ضد آپارتايد بويژه کنــــــگره ملی افريقای جنوبی Africa National Congers)) با قربانی هــــا، زندانی شدن های طويل المدت ( ازجمله نيلسون مانديلا قهـــــــرمان اسطوره ای مبارزه با آپارتايد 27 سال زندان مخوف رژيم تبعيض طلب افريقای جنوبی را سپری کرد) و پيکار عادلانه توأم بود.

   درنتيجه اين همه مقاومت ورشادت دليرانه دولت وابسته به حزب ملی نتوانست به شيوه سابق عمل کند، در سال 1990 با عقب نشينی نخستين گام ها را برای مذاکره وکنـــــــاره گيری از قدرت برداشت وبا لغو ممنوعيت کنگره ملی افريقا (ANC) وديگر سازمانهای سياسی چپگرا راه را برای بميان آمدن تغيير باز کرد، نيلسون مانديلا آزاد گرديد، متون  آپارتايد بتدريج از کتابهای قانون حذف شد ونخستين انتخابات چند نژادی در سال 1994 برگذاريافت، حزب (ANC) با اکثريت آراء پيروز شد واز آن زمان تا کنون زمــام امور را بدست دارد.

باآنهم مليونها نفر از باشنده گان افريقای جنوبی که اکثر شان سياه پوست هستند، همچنان از فقر وتنگدستی در حاشيهء شهر ها به زنده گی بخور ونمير ادامه ميدهنــــد، بسياری از آنها اين امر را ميراث آپارتايد ميدانند، امّا برخی از آنها اين راهم ميگويند که همچو پيامد ناشی از ناکامی ونا کار آمدی دولت اخير در مقابله با مسايل اجتمــــــاعی بوده که تا هنوز نتوانسته اند بر دشواری ها غلبه کنند واز تحت تاثير معنوی واقتصادی آپارتايد ونفوذ همه جانبه سفيد پوستان وحاميان آنان رهايی يابند.

وضعيت کنونی:

  بعد ازفروپاشی رسمی آپارتايد وآغازرياست جمهوری نيلسون مانديلا برخلاف باورهای عمومی نه تنها آپارتايد وتبعيض نژادی کثيرالجوانب درافريقای جنوبی از بين نرفته است، بل با پيچيده گیهای بسيار عميق تری دقيقاً همان عملکرد گذشته را حفظ واتفاقاً اقليت سفيد پوست که منافع وثيقی در سيستم پيشين داشتند، اکنـــــون راضی تر از هميشه بوده وهيچ گونه تغييری در روند استثمار شان بميان نيامده است.

 آپارتايدی که براساس برتری نژادی در اينجا حکم فرما بود ظاهراً وجود ندارد، امّا ساده انگاری است که فکرکنيم همه چيز به همين ساده گی به پايان رسيده وايدهء برتری نژادی مرده است،سيستم حاکم برساختار کشور بسيار پيچيده تر از گذشته با همان منطق آپارتايد در حال عمل است، امروز چيزی بنام برتری نژادی در قلمــرو سياست ديده نميشود، امّا قضيه به شکل بسيار درد ناکتری در حوزه وگسترهء اقتصادی ادامه يافته است، بيعدالتی محض در مسايل نظير دسترسی به آموزش، يافتن کار آبرومند، حق تقاعد وانواع بيمه ها مثل بيمه اجتماعی وبهداشت که همچنان برای اغلب سياه پوستان يک رويا وآرزوست، از يکطرف و مسايلی چون امکان دسترسی به ،فُرصتهــای حتا نا برابر برای حفظ زنده گی مانند آب آشاميدنی سالم برای سياهپوستان افريقای جنوبی علی الرغم وجود رييس جمهور سياهپوست، کاملاً حکمفرماست.

   افريقای جنــــوبی امروز ديگر شاهد اعتصاب های داخلی واعتراضهای خارجی نيست، زيرا در ظاهراين اکثريت رای دهنده گان هستند که رييس جمهــــورسياه پوست را  برمی گزينند، اما برداشت عينی در فريقای جنوبی نشانگر حاکميت مطلق همان گروه اقليت سفيد پوست برسرنوشت تمام مردم است، فابريک های امريکايی وانگليسی ازيکسو وشرکتهای اروپايی از سوی ديگر نه تنها به سود آوری بزرگ واستثمار شديد خود ادامه ميدهند، بل اين سود آوری از دوره آپارتايد رسمی بيشترومضاعف شده است وبرهان آن چنين است: چون به نظر می آيد که " آپارتايد مرده است!" بنابرآن ديگر مشروعيتی برای اعتصابها واعتراضها که وسيله مناسب وکارآمد مبارزه عليه آپارتايد بود ديگر وجود ندارد.

Jan pilger جان پيلچر روز نامه نگار وفيلم ساز معروف آستراليايی که وضعيت آپارتايد در افريقای جنوبی امروز را با سفرهای متعدد خويش از نزديک مشاهده نموده وبا ساختن فلمی تحت عنـــــوان " آپارتايد مرده است" که يکی از بهترين کارهای وی ميباشد، حقايق انکار ناپذيری را پيرامون موجوديت آپارتايد به شيوه خشن تر از ديروز آن در افريقــــای جنوبی را افشاء وانگشت گذاری نموده است.

پيلچر به نقل از رسانه انتی تزميگويد: " اين آپارتايد با نام جديد درافريقای جنوبی به آن گروه اقليت ومتحدان اقتصادی شان اجازه داده که علی الرغم تعداد بسيار کمتر شان همه چيز وهمه چيز از زمين تا زمان را در اختيـــار داشته باشند، امروزه به اين شيوه ای جديد آپارتايد، بازار آزاد ميگويند"

همچنان:

     آپارتايدApartheid که از نگاه لغوی ريشه انگليسی داشته وبه معنــــای مجزا وجـــدا نگهداشتن است، نه تنهــــادر عرصــــه نژادی که به تبعيض نژادی معروف است، بل در عرصه های ديگر حيات اجتماعی وسياسی چون در پهنه علوم ( مثلاً: در مسأله پذيرش به دانشگاهها يا تفکيک رشته های علوم نظر به ناحيه ها ومنطقه های زيست وغيره که بدين بهانه شماری از دانش آموزان را از شامل شدن در مراکز تعليمی وهمچنان از دسترسی به رشته های گوناگون علوم محروم گردانيده ودور نگهداشته ميشوند، يا بنابر ملحوظ های سياسی ميگويند فُلان رشتهء از علوم صِرف در فُلان ايالت يا ولايت قابل پذيرش است، ولی در سطح کشور پذيرش ندارد...)، آپارتايد جنسی هم نوع ديگر آنست ( مجزا ساختن زنان ازمردان يا تفکيک آنان برمبنای جنسيت وبه ديده تحقيرنگريستن به زنان) درآپارتايد جنسی زن تحت مقرره های سختگيرانه و مرد سالارانه قرون وسطايی از کمترين حقوقی در جامعه برخوردار نيست، مانند زن افغان که بجرم زن بودن از بيشترين حقوق مدنی واجتماعی محروم گردانيـــــده شده وبادريغ تحت چنان فضای مختنق به انسان درجه دوّم تنزيل يافته وهمچو پيــــامد لکه ننگيست برجبين نا شرم زمامــــداران واختيـــــــارداران کشورمصيبت ديده ما.

البته آپارتايد که همانا تبعيض نژادی است، با نژاد پرستیRacism که تفکر برتر دانستن يک نژاد بالای نژاد های ديگر است، تفاوت دارد، در نژاد پرستی نظريه برتری مطرح بوده وطرفداران آن معتقد اند که دست تقدير برخی نژاد های بشر را برتر وبرخی ديگر را کهتر گردانيده است، بدينترتيب اينان منکر برابری انسانها وحقوق مساوی برای آنها ميباشند، در حاليکه علم وتجربه ثابت کرده است که تفاوت های نژادی، صوری وفرعی بوده از نظر رشد استعداد وامکانات معنوی وفکری وفعاليت اجتماعی وعلمی هيچگونه اهميت وتأثيری ندارد.

امّا دراين ميان هيومانيزم ( انسان گرايی، بشر دوستی) انديشه وطرز ديد والا وسترگيست که همه نسلهای بشريت را صرف نظر از رنگ، پوست، نژاد، جنس وحتا عقايد سياسی و ايديالوژيک وگرايشهای مذهبی، سمتی، قومی، تباری، محلی وزبانی يکسان دانسته ومقام بشريت را واجب الاحترام وُمکرم ميداند.

                                                  #


March 15th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي